فهرست ۩ نشر ِ نظر ۩ هم داستانیها ۩ نگارخانه ۩ نقطههای عاشورایی
مقصر
اشک میریخت و با هق هق میپرسید: «عمه جون!... تقصیر ما بود؟... نباید میگفتیم تشنهمونه؟... عمه!...»
محمد مبینی – تهران
نگاشته شد بتاریخ بیست و نهم تیر ماه هزار و سیصد و نود و یک شمسی