سخاوت
پدرش در رکوع بود که سائل آمد و انگشتریش را بخشید. به پدرش رفته بود؛ خودش، انگشتریش را میبخشید، اگر امانش میداند.
زهرا نوری لطیف - تهران
نگاشته شد بتاریخ سی و یکم خردادماه سنه هزار و سیصد و نود شمسی