روشنایی
گذر بازارچه را قرار بود شرکت برق روشنایی
بزند. بعد از انجام کار، بازرس رفته بود و
دیده بود. در گزارشش نوشته بود: «روشنایی در
گذر بازارچه نصب شده است و مشکلی وجود ندارد.
فقط رو به روی مسجد و کنار سقاخانه هیچ
روشنایی نصب نشده است. با توجه به رفت و آمد
زیاد مردم به مسجد بهتر است...»
رییس اداره گزارش بازرس را فرستاد برای
پیمانکارِ مسئولِ پروژه. پیمانکار گزارش را
دید، خندید و زیرش نوشت: «مردم رو به روی مسجد
جلوی سقاخانه نذرِ چشمهای عباس، شمع روشن
میکنند. احتیاجی به روشنایی نیست.»
بعد از جواب پیمانکار، بازرس شب رفت گذر
بازارچه . رو به روی مسجد از همه جا روشن تر
بود.
مهدی قزلی – تهران
نگاشته شد بتاریخ
چهارم اردیبهشت
ماه سنه هزار و سیصد و نود شمسی |